آرْمَیتی
آرْمَیتی: (= اَرْمَیتی) یکی از فروزههای «مزدا اهوره» است که در گاهان خویشکاری مهمی دارد و در اوستای نو در ترکیب با صفت «سْپِنتَ» (= سپند) به صورت «سْپِنتَ اَرمَیتی» (= سپندارمذ) درآمده و یکی از امشاسپندان خوانده شده است. (← سپندارمذ)
آرْمَیتی: (= اَرْمَیتی) یکی از فروزههای «مزدا اهوره» است که در گاهان خویشکاری مهمی دارد و در اوستای نو در ترکیب با صفت «سْپِنتَ» (= سپند) به صورت «سْپِنتَ اَرمَیتی» (= سپندارمذ) درآمده و یکی از امشاسپندان خوانده شده است. (← سپندارمذ)
آرش: نام تیرانداز بلندآوازهی ایرانی است که در روزگار منوچهرشاه با پرتاب تیری از یکی از بلندیهای البرز بهسوی کوهی در کرانهی آمودریا، مرز ایران و توران را نشانگذاری کرد. در تیریشت (بندهای ۶ و ۳۷) از آرش یاد شده و شتاب رفتن «تشتر»، ایزد باران، بهسوی دریای «فراخ کرت» به شتاب تیر او مانند شده است. نام او در اوستا «اِرِخْشَ» و
آراسْتی: بنا به سنت زرتشتیان و نوشتهی بندهشن، نام عموی زرتشت و پدر «مَیذیویی ماونگْهَه» (مَدیوماه)، نخستین گرونده به دین مزداپرستی، است. (← مدیوماه سپیتمان)
آذر: (= آتش) ایزد نگاهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان دین مزداپرستی است. در اوستا آتَر و آتَرش و در پهلوی آتُر و آتَخش آمده است. برای بزرگداشت ایزد آذر، او را پسر اهورهمزدا خوانده و گاه در گروه امشاسپندان جای دادهاند. (یسـ . ۱، بند ۲) در اساطیر دینی ایرانیان، کارهای مهمی بر عهدهی ایزد آذر است که از آن جمله
آدیتْیَه: در «ریگودا» نام گروهی از مِهینایزدان (همانند امشاسپندان در اوستا) است که اَریَمَن (= اَیریَمَن در اوستا) یکی از آنهاست. (← ایریمن، ایریمن ایشیه و ایریمن و وَرونَ)
آدَرَنَ: نام کوهی است در شمار نامهای کوههای دو هزار و دویست و چهل و چهارگانهی روی زمین که در زامیادیشت (بند ۳) آمده است.
آدا: به معنی پاداش مینُویِ نیکوکاران و پادافرهی گناهکاران، هر دو، بارها در گاهان و اوستای نو به کار رفته است. گاه این واژه نام ایزدی است. (یسـ . ۴۹، بند ۱؛ یسـ . ۶۸، بند ۲۱؛ ويسـ . كر. ۴، بند ۱) این نام با نام ایزدبانو اَشَی (= اَرتْ)، ایزد توانگری و پاداش، همراه آمده و برخی بر آناند که نام