آذر: (= آتش) ایزد نگاهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان دین مزداپرستی است. در اوستا آتَر و آتَرش و در پهلوی آتُر و آتَخش آمده است. برای بزرگداشت ایزد آذر، او را پسر اهورهمزدا خوانده و گاه در گروه امشاسپندان جای دادهاند. (یسـ . ۱، بند ۲) در اساطیر دینی ایرانیان، کارهای مهمی بر عهدهی ایزد آذر است که از آن جمله
آدیتْیَه: در «ریگودا» نام گروهی از مِهینایزدان (همانند امشاسپندان در اوستا) است که اَریَمَن (= اَیریَمَن در اوستا) یکی از آنهاست. (← ایریمن، ایریمن ایشیه و ایریمن و وَرونَ)
آدَرَنَ: نام کوهی است در شمار نامهای کوههای دو هزار و دویست و چهل و چهارگانهی روی زمین که در زامیادیشت (بند ۳) آمده است.
آدا: به معنی پاداش مینُویِ نیکوکاران و پادافرهی گناهکاران، هر دو، بارها در گاهان و اوستای نو به کار رفته است. گاه این واژه نام ایزدی است. (یسـ . ۴۹، بند ۱؛ یسـ . ۶۸، بند ۲۱؛ ويسـ . كر. ۴، بند ۱) این نام با نام ایزدبانو اَشَی (= اَرتْ)، ایزد توانگری و پاداش، همراه آمده و برخی بر آناند که نام
آتش بهرام نیایش: پنجمین نیایش از پنج نیایش خردهاوستاست که ۲۰ بند دارد. این نیایش را در هر پنجگاه شبانروز، موبدان در آتشکدهها میخوانند و در آذرروز (نهم) هر ماه نیز خوانده میشود. (← آتش بهرام)
آتش بهرام: (در پهلوی آتخشی وَهْرامان یا آتَخشی وَرْهران) بزرگترین و مقدسترین آتش و آتشکده است. (فپ.) وَرْهران/ وَهران آتخش برترین آتش زردشتیان است. (وگز. ص ۲۲۵) «آذر بهرام (آتش بهرام) یکی از هفت آتشکدهی ایران (در زمان ساسانیان) به شمار رفته، نام آتشکدهای مخصوص نبوده، بلکه در بسیاری از شهرهای ایران آذر بهرام برقرار بود
آتَروَخش: عنوان سومین تن از هشت موبد برگزارکنندهی «یَزِشْنَ» است. نگاهداری آتش به این موبد واگذار میشد و او از سوی راست در برابر آتش میایستاد. (← آبرت، آسنتر، راسپی، زوت، سروشاورز، فربرتر و هاونن)
آتُربان: (در اوستا آثْرَوَن یا آثَئوروَن و در پهلوی آسرَوَن یا آسرون) به معنی نگاهبان آتش، عنوان پیشوایان دینی یا موبدان بود. آسرونان یکی از گروههای سهگانهی اجتماعی بودند، در کنار ارتشتاران (سپاهیان و رزمیان) و واستریوشان (کشاورزان). در فارسی این واژه را آذربان نیز نوشتهاند.